معرفی 100 اسم دخترانه پرطرفدار از سال 1380 تا سال 1396 به همراه معنی نام
همه پدران و مادرانی که فرزندی در راه دارند بعد از اینکه جنسیت فرزند معلوم شد به فکر انتخاب یک اسم زیبا هستند. همه می خواهند که نامی زیبا و شاسته برای فرزند خود انتخاب کنند و برای انتخاب این نام معیارهای خاصی را مد نظر می گیرند. افراد برای انتخاب نام به این نکات توجه می کنند و هر کسی یکی از این معیارها را دارد مانند : ایرانی بودن نام، با معنی بودن نام، تک سیلابی بودن نام، جدید و امروزی بودن اسم، آسان و روان بودن و … . در این مطلب اطلاعات کاملی در مورد 100 نام محبوب و زیباترین اسم های دخترانه در ایران را به همراه معنی آنها را برای شما آماده کرده ایم.
در این نوشتار محبوب ترین و بهترین نام های دخترانه در کشور ایران با بررسی آمار و اطلاعات دقیق سازمان ثبت احوال از سال 1380 تا 1396 تهیه کرده ایم. بیش از 50 درصد دختران در بین سال های ذگر شده با این نام هاف نامگذاری شده اند.
» همچنین بخوانید : نام های خارجی دخترانه اسم های با معنی دخترانه همراه با تلفظ
فهرست ۱۰۰ محبوب ترین و بهترین اسم های دخترانه در ایران ۱. فاطمهمعنی فاطمه: رانده شده از آتش – زنی که بچه خود را از شیر گرفته باشد، نام دختر پیامبر(ص)
۲. زهرامعنی زهرا: روشن و درخشان، (در اعلام) لقب حضرت فاطمه (س) دختر رسول اکرم (ص) فاطمه، روشن، درخشان، نام دختر پیامبر (ص)
۳. زینبمعنی زینب: درختی است خوش منظر و خوشبوی، پاکیزگی بشره
۴. مریممعنی مریم: گل مریم،هر زن پارسا که حدیث مردان را دوست دارد
۵. مبینامعنی مبینا: مبین، آشکار و واضح، روشنایی
۶. ستایشمعنی ستایش: آفرین، تحسین، تعریف، تقدیر، تمجید، ثنا، حمد، مدح، مدیح، مدیحه، مرحبا
۷. ریحانهمعنی ریحانه: گیاهی خوشبوی که در زمین نرم روید. دختر حسین خوارزمی است، که ابوریحان بیرونی کتابی را به نام وی تألیف کرده است
۸. نرگسمعنی نرگس: گلی سفید و کوچک و خوشبو، کنایه از چشم معشوق
۹. هستیمعنی هستی: بود، زندگی، کائنات، وجود، ثروت، دولت، مال، مکنت، نوا
۱۰. محدثهمعنی محدثه: محدثه یعنی زنی که برای او حدیث گفته میشود
۱۱. معصومهمعنی معصومه: پاک، بی گناه، با عصمت، عصمت پرست، پاک دامن
۱۲. نازنین زهرامعنی نازنین زهرا: زهرای دوست داشتنی زهرای عزیز و گرامی، زهرای زیبا و گرانمایه، جمع دو اسم نازنین و زهرا
۱۳. مهسامعنی مهسا: مثل ماه، مانند ماه، (به مجاز) زیبا رو – مانند ماه، زیبا
۱۴. سارامعنی سارا: خالص و صاف، بی غل و غش
۱۵. یسنانام جزء مهم اوستا است و این کلمه به معنی ستایش و حمد و جشن می آید و آن شامل هفتاد و دو فصل است. در اوستایی یسنه، به معنی پرستش و ستایش و نماز و جشن
۱۶. مائدهمعنی مائده: سفره، سفره آسمانی – خوردنی، طعام، نام سوره ای در قرآن کریم
۱۷. مهدیهمعنی مهدیه: مؤنث مهدی، عروس
۱۸. هانیهمعنی هانیه: شادمان، خوشبخت – هانیه کنیه حضرت فاطمه(س)
۱۹. کوثرمعنی کوثر: نام چشمه ای در بهشت، نام سوره ای در قرآن کریم که یکی از شأن نزول های آن تولد حضرت فاطمه است
۲۰. فاطمه زهرامعنی فاطمه زهرا: اسم ترکیبی از فاطمه و زهرا
» همچنین بخوانید : محبوب ترین اسم های دختر و پسر در ایران و کشورهای جهان
۲۱. سارینامعنی سارینا: پاک،خالص،مقدس،ریشه در ایران باستان نام یکی از شاهزادگان در عصر هخامنش
۲۲. ملیکامعنی ملیکا: ملیکا از ملک گرفته شده ملک به معنی فرشته است بنابراین معنی ملیکا یعنی ملکه، پادشاه
۲۳. عسلمعنی عسل: انگبین، شهد
۲۴.رقیهمعنی رقیه: به معنی دعا، تعویذ، دختر امام حسین
۲۵. آتنامعنی آتنا: مظهر اندیشه و هنر و دانش، نام الهه یونانی، دختر زئوس خدای خدایان
۲۶. حدیثمعنی حدیث: گفتار، سخن، سروا، گفت، داستان
۲۷. ثنامعنی ثنا: تحسین، تمجید، حمد، سپاس، ستایش، مدح، مدیحه، مدیحه
۲۸. حلمامعنی حلما: بردباران، صبوران – به ضم ح، جمع حلیم، صبوران، دختران صبور
۲۹. فائزهمعنی فائزه: رستگار، زن رستگار – فایزه، نایل، رستگار
۳۰. پریامعنی پریا: همانند پری – زیبا چون پری
۳۱. آینازمعنی آیناز: ماه قشنگ و زیبا، (به مجاز) زیبارو – آی (ترکی) + ناز (فارسی) موجب فخر و مباهات ماه
۳۲. آیدامعنی آیدا : گیاهی که کنار آب می روید – شاد، خوش
۳۳. یگانهمعنی یگانه: صمیمی، همدل، یک رنگ، بی همتا، بی نظیر، تنها، منحصر به فرد
۳۴. سحرمعنی سحر: بامدادان، پگاه، سپیده دم، شبگیر، شفق، فلق
۳۵. اسرامعنی اسرا: هفدهمین سورۀ قرآن کریم، به شب راه رفتن
۳۶. اسمامعنی اسما: نام ها، اسامی، معارف، حقایق
۳۷. هلیامعنی هلیا: دختر ماه- دختر شب – خورشید
۳۸. نگینمعنی نگین: سنگ یا فلزی زینتی و معمولاً قیمتی که بر روی انگشتر، گوشواره، گردن بند و جز آنها کار می گذارند
۳۹. نیایشمعنی نیایش: آفرین، پرستش، دعا، سبحه، طاعت، عبادت، عبودیت، مناجات، نماز، ورد
۴۰. حدیثهمعنی حدیثه: سخن نو
۴۱. رهامعنی رها: خلاص، جدا، ازاد
۴۲. غزلمعنی غزل: شعر، عشقبازی،چامه، چکامه، سروده، ترانه
۴۳. الههمعی الهه: اله، بت، رب النوع، صنم
۴۴. نگارمعنی نگار: بت، دلبر، دلداده، صنم، محبوب، معشوق، ول، یار، تصویر، تندیس، طرح، نقاشی، نقش
۴۵. نازنینمعنی نازنین: دلربا، دوست داشتنی، زیبا، ظریف، قشنگ، گرامی، ناز، ناز آلود، نازپرورد، نازپرورده
۴۶. محیامعنی محیا: حیات، زندگی – زندگی، حیات
۴۷. الینامعنی الینا: نعمت و فراوانی برای ما، باهوش و زرنگ
۴۸. بارانمعنی باران: قطره های آبی که از ابر بر روی زمین میریزد، باریدن
۴۹. کیمیامعنی کیمیا: اکسیر، شیمی. ماده ای فرضی که به گمان قدما فلزاتی مانند مس و قلع را به طلا و نقره تبدیل می کند
۵۰. سوگندمعنی سوگند: حلف، قسم، یمین
۵۱. یاسمنمعنی یاسمن: گلی زینتی با گلهای درشت و معطر به رنگهای سفید، زرد، و قرمز
۵۲. النازمعنی الناز: ناز ترین یا محبوب ترین فرد یک قوم یا طایفه
۵۳. مهدیسمعنی مهدیس: مانند ماه، زیبارو ، شبیه ماه، بسیار زیبا و سفید
۵۴. صبامعنی صبا: باد بهار، باد برین، نام یکی از شاخه های خنیاگری باستان
۵۵. کیانامعنی کیانا: طبیعت، منسوب به کیان
۵۶. مرضیهمعنی مرضیه: کسی که خدا از او راضی باشد – پسندیده، مرضی
۵۷. النامعنی النا: نورانی، النا به معنی عطا شده ی خداوند
۵۸.آیلینمعنی آیلین: به زیبایی و روشنی ماه
۵۹. فاطیمامعنی فاطیما: فاطیما لاتین شده نام فاطمه است که در لهجه لاتین فاطیما گفته می شود. فاطمه یعنی از آتش دور شده
۶۰. پریسامعنی پریسا: افسونگر، زیبا مانند پری. کنایه از زنی زیبا روی است. مخفف پری افسانه ای در ایران باستان پریساتیس بوده است.
۶۱. لیلامعنی لیلا: شب طولانی، لاله ی سرخی که به شکل جام است
۶۲. مینامعنی مینا: آبگینه، شیشه، جام، جام می، لایه خارجی دندان، ترکیبی ازلاجورد و طلا، لعاب مخصوص، لعاب شیشه ای، شیشه شراب
بهترین اسم های دخترانه ۶۳: آوامعنی آوا: آواز، بانگ، صدا، صلا، صوت، لحن، ندا، نغمه، نوا، آوازه، شهرت، صیت
۶۴. یلدامعنی یلدا: آخرین شب پاییز در نیم کره شمالی و بلندترین شب سال- تاریک و بلند یا تاریک و عمیق
۶۵. عاطفهمعنی عاطفه: مهر، مهربانی، مهرورزی
۶۶.دینامعنی دینا: داور، داوری، (در اوستایی) دین، انتقام یافته، (در اعلام) نام خواهر یوسف
۶۷. الهاممعنی الهام: مکاشفه، وحی، القا- در دل افکندن، فرتابی
۶۸. نیلوفرمعنی نیلوفر: گل های سفید، کبود و زرد رنگ گیاهی به همین نام که مصرف داروئی نیز دارد
۶۹. تینامعنی تینا: به لفظ زند و پا زند گل سرخ است- گِل
۷۰. بهارمعنی بهار: بهاران، ربیع، نوبهار، شکوفه، بت خانه، بتکده
۷۱. نسترنمعنی نسترن: گلی شبیه رز به رنگهای صورتی، سفید و زرد از خانواده ی گل سرخ است، رخسار و بناگوش معشوق
۷۲. بیتامعنی بیتا: بی همتا، زیبا، بی لنگه – بی همتا، بی نظیر
۷۳. حانیهمعنی حانیه: شرین و تو دل برو – زنی که پس از مرگ همسرش به او وفادار می ماند و در کنار فرزندش به پرورش او همت می گمارد
۷۴. آرزومعنی آرزو: آرمان، اشتیاق، امل، امید
۷۵. مهلامعنی مهلا: آهسته- بی شتاب – دوستانه، آهسته
۷۶. مهشیدمعنی مهشید: پرتو ماه، ماهتاب، + ماه شید – ماه روشن و درخشان، پرتو ماه
۷۷. ندامعتی ندا: بانگ. فریاد. آواز. اعلان
۷۸. یاسمینمعنی یاسمین: منسوب به یاسمین، یاس و مینا گلی به رنگهای سفید، زرد، و کبود
۷۹. حسنامعنی حسنا: زن زیبا، زیبا
۸۰. سمیهمعنی سمیه: صدای خوش، اوازی که در آن خیر باشد، نام مادر عمار یاسر که از اصحاب پیامبر (ص) بود
۸۱. راضیهمعنی راضیه: پسندیده، خوش، خشنود، از القاب فاطمه زهرا (س) – خشنود، خرسند
۸۲. فرشتهمعنی فرشته: جبرئیل، سروش، ملک، ایزد، پری
۸۳. شقایقمعنی شقایق: گلی سرخ رنگ، لاله، آلاله
بهترین اسم های دخترانه ۸۴. پرنیامعنی پرنیا: پرنیان – فرنیا
۸۵. سمیرامعنی سمیرا: زن گندمگون، شمیرا، سمیرا ترجمه ‘ مهین بانو’ است
۸۶. درسامعنی درسا: شبیه به دُر، (به مجاز) گران قیمت و ارزشمند – در (عربی) + سا (فارسی) مانند در، مانند مروارید
۸۷. نرجسمعنی نرجس: نرگس، نام همسر امام حسن عسگری (ع) و مادر حضرت مهدی (ع)
۸۸. شیوامعنی شیوا: فصیح، نغز، خوب- ویژگی سخنی که به زیبای و با فصاحت بیان شده باشد، شمرده و واضح و دلنشین
۸۹. بهارهمعنی بهاره: مربوط به بهار، به عمل آمده در بهار، منسوب به بهار
۹۰. شیدامعنی شیدا: بی قرار، دلباخته، دلداده، دلشده، دیوانه، سرگشته، شوریده، شیفته، عاشق، مجنون، مفتون، واله، وامق
۹۱. زهرهمعنی زهره: ناهید، ونوس، در نزد قدما زهره نماد نوازندگی و خنیاگری است
۹۲. سیده فاطمهمعنی سیده فاطمه: مؤنث سید رانده شده از آتش – زنی که بچه خود را از شیر گرفته باشد، نام دختر پیامبر(ص)
۹۳. شیمامعنی شیما: زنی که روی چانه اش خال دارد، زن زیبای عرب، نام دختر حلیمه سعدیه دایه پیامبر (ص)
۹۴. مارالمعنی مارال: مرال، گوزن، آهو، (به مجاز) زیبا و خوش اندام – زیبا
۹۵. سرورمعنی سرور: شادی، شادمانی، سرخوشی
۹۶. کاملیامعنی کاملیا: گلی درشت و زیبا به رنگ سفید و صورتی که در بهار ظاهر می شود
۹۷. سایهمعنی سایه: تصویری از کسی یا چیزی که هنگام واقع شدن او یا آن در برابر نور ایجاد می شود، حمایت، پناه
۹۸. پانیذمعنی پانیذ: قند مکرر، شکر، شکر برگ، شکر قلم، نوعی از حلوا که از شکر و روغن بادام تلخ و خمیر می ساختند
۹۹. نیکامعنی نیکا: چه خوب است، خوشا، نام رودی در شمال ایران
۱۰۰. بهنوشمعنی بهنوش: بهترین نوشیدنی